
Number of Journals | 20 |
Number of Issues | 518 |
Number of Articles | 4,516 |
Article View | 9,585,577 |
PDF Download | 5,347,581 |
زمانمندی در تفکر جدید | ||
پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت) | ||
Editorial, Volume 5, Issue 1, February 1386, Pages 5-21 PDF (186.99 K) | ||
DOI: 10.30497/prr.2012.1156 | ||
Author | ||
منوچهر صانعی دره بیدی | ||
استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران | ||
Receive Date: 01 February 2008, Revise Date: 15 December 2012, Accept Date: 28 February 2008 | ||
Abstract | ||
بنا بر مفهوم زمانمندی، علوم به دو بخش طبیعی و انسانی تقسیم میشوند. علوم انسانی علوم زمانمند یا تاریخمند است، یعنی وقوع تاریخی آنها پیوند ضروری با زمان وقوع آنها دارد و این امر بر خلاف علوم طبیعی است. زمانمندی در عصر جدید از فلسفة دکارت برخاست، اما در فلسفههای آلمانی از لایبنیتس تا هایدگر پرورش یافت. نتیجة این دیدگاه عبارت است از اختصاص هر رویداد فرهنگی به زمان خاص آن. زمانمندی از ویژگیهای تفکر جدید است و در فلسفة یونانی که منابع اصلی آن آثار افلاطون و ارسطوست، نشانی از آن دیده نمیشود؛ زیرا زمان از نظر افلاطون سایه و تصویر ابدیت و از نظر ارسطو یکی از مقولات عرضی است. در حالی که مفهوم زمانمندی متضمن اصالت وجود زمان است. در عصر جدید، دکارت که فلسفة او صبغة مسیحی دارد، اعلام کرد که لحظات و آنات زمانی هر کدام یک واقعیت اصیل و از لحاظ وجودی مستقل از آنات دیگر است، و کانت در هر دو حوزۀ حسّ و فهم دخالت مستقیم و مؤثر زمان را در تحقق «محسوس» و «مفهوم» اعلام کرد. زمانمندی در عصر جدید پیوندی ناگسستنی با تاریخمندی دارد و این ارتباط از ویژگیهای منادولوژی لایبنیتس است؛ زیرا منادهای لایبنیتس در یک فرایند نامتناهی در طول زمان (تاریخ) صفات خود را از قوه به فعلیت میرسانند. در فلسفة هگل، مفهوم «ضرورت دیالکتیکی» به این خاصیت زمانی اضافه شد و هگل اعلام کرد که حوادث تاریخ در همان زمان و به همان صورت که رخ دادهاند، باید رخ میدادند. این سنت زمانی- تاریخی فلسفة آلمانی به دیلتای رسید و او با استفاده از این سنت، دو مفهوم تاریخمندی و نقد عقل تاریخی را در هم آمیخت. سرانجام هایدگر در کتاب «وجود و زمان» حالت هستی را ذاتاً زمانمند و زمانمندی را جوهر هستی اعلام کرد. | ||
Keywords | ||
زمان; زمانمندی; تاریخ; علوم انسانی; علوم طبیعی; ابدیت | ||
References | ||
دکارت (1361)، تأملات در فلسفۀ اولی، ترجمة احمد احمدی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی. صانعی درهبیدی، منوچهر (1376)، فلسفۀ دکارت، تهران: انتشارات الهدی. همو (1382)، فلسفة لایبنیتس، تهران: انتشارات ققنوس. هگل (1378)، عناصر فلسفۀ حق، ترجمة مهبد ایرانیطلب، تهران: انتشارات پروین. وال، ژان (1375)، مابعدالطبیعه، ترجمة یحیی مهدوی، تهران: انتشارات خوارزمی. Aristotle (1979), Metaphysic,trans. Ross, Oxford: OxfordUniversity Press. Beiser, Frederick C. (1993), "Hegel Historicism", in The Cambridege Companion to Hegel, Frederick C. Beiser (ed.), Cambridge: CambridgeUniversity Press. Dilthey, Wilhelm (1989), Selected Works, Princeton: PrincetonUniversity Press, vol. 1. Heidegger, Martin (1962), Being and Time, trans. Macqurrie and Robinson, New York: Harper & Row. Hegle (1977), Phenomenology of Spirit,trans. Miller, Oxford: OxfordUniversity Press. Kant, Immanuel (1973), Critique of Pure Reason,trans. Norman Kemp Smith, New York: Macmillan Publishing Company. Rickman, H.P. (1972), Dilthey, in The Encyclopedia of Philosophy, Paul Edwards (ed), New York: Macmillan Publishing Company, pp.403-407. | ||
Statistics Article View: 3,019 PDF Download: 1,435 |